نقدی بر همایش روانشناسی ACT علی میرصادقی
سلام
روز 9 دی، از حدود ساعت 7 صبح تا حدود ساعت 9 شب در سالن همایش بیمارستان قلب بودم، همان جایی که بسیاری از اینفلوئنسر های اینستاگرامی برنامه اجرا می کنند، یک روز کامل در همایش روانشناسی مبتنی بر ACT علی میرصادقی. این برنامه از نظر من نکات مثبت و منفی قابل بیان زیاد داشت، ولی قصد دارم که نقدی بر این همایش یک روزه روانشناسی بنویسم. ابتدا ببینیم روانشناسی ACT چیست؟
روانشناسی ACT
اگر بخواهیم به صورت کتابی به ACT نگاه کنیم اینطور می شود:
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یا درمان مبتنی بر پذیرش و پایبندی که به اختصار درمان اکت (ACT) نامیده میشود، نوعی رفتار درمانی تجربی مبتنی بر مایندفولنس (Mindfulness، ذهن آگاهی، توجه آگاهی) و بافتارگرایی است که بنیانِ بخش بزرگی از روانشناسی غرب را به چالش میکشد.
در طی این درمان، مراجعان از طریق شش فرایند اساسی (پذیرش، همجوشی زدایی شناختی، آگاهی از لحظه حال، خود به عنوان زمینه، ارزش ها و اقدام متعهدانه) هدایت میشوند تا به گشودگی برسند و تمام تجربیات را، یعنی انواع گوناگون افکار و احساسات، همانگونه که هستند، تجربه کنند.
ولی اگر بخواهم خودم به صورت خلاصه آن را بیان کنم، اینطور می شود (اولین چیزی که به ذهنم برسد را می نویسم)
انسان همان چیزی که فکر می کند نیست، یعنی می تواند آن چیزی که مغز به آن دیکته می کند نباشد (ذهن آگاهی) انسان می تواند فراتر از تصمیم های اولیه ای که مغز در برخورد با مسایل می گیرد، با “خود مشاهده گر” طور دیگر عمل کند. برخورد انسان ها در مشکلات و سختی زندگی نباید به سمت تحمل برود، باید مشکلات و درد رنج ها را پذیرش کرد و برای آن آماده بود. بدانیم که مشکلات سرتاسر زندگی همه هست، و نحوه برخورد ما با آن درد رنج، وضعیت ما را در مراحل بعد از آن نشان می دهد.
در این مدل روانشناسی که ارتباط زیادی بر روح دارد، هیچ اسم از روح و بعد معنوی انسان نیست! حتی ارائه دهنده پاسخ های حاضران در مورد بعد دیگر انسان نمی شنود! این موضوع با تمام پشتوانه ذهنی من و مطالعاتی که درمورد دین داشتم در تضاد بود و دوست داشتم هر لحظه موضع این مدل روانشناسی را در مورد آموزه های دینی بشنوم، که نشنیدم.
دلیل اصلی نوشتن این نقد هم همین هست!
پیدایش روانشناسی ACT از کجا بوده؟
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) که در سال ۱۹۸۶ توسط روانشناس آمریکایی پروفسور استیون هیز معرفی شد (سه سال قبل از تولد من). ایشان چندین کتاب در مورد روانشناسی ACT دارد و به عبارتی با کتاب “از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن” پدر روانشناسی اکت به حساب می آید.
علی میرصادقی کیست؟
راستش را بخواهید تا چند شب قبل از همایش ایشان را نمی شناختم، به دلیل اینکه در اینستاگرام فعال نبودم، نه پیش ایشان را دنبال می کردم و نه ایشان را می شناختم و حتی اسمشان را هم نشنیده بودم، فقکر می کنم حدود 600 هزار فالوئر دارند. برای اینکه قرار بودم خودم را مخاطب ایشان قرار بدهم، باید کمی ایشان را می شناختم، (در این متن قصد معرفی ایشان را ندارم) به ادعای خودشان چندین کتاب در این حوزه روانشناسی نوشته اند (فکر می کنم معروف ترینشان کتاب 13 باشد).
نکته منفی که خیلی در ذوق می زد و باعث گارد منفی ذهن می شد این بود که ایشان هنوز در مقطع دکتری دانشجو هستند و رساله را تمام نکردند، ولی توسط همه عوامل همایش ایشان را دکتر خطاب می کردند! دکتر علی میرصادقی!
البته در کشور ما دادن القاب نادرست به افراد تقریبا جا افتاده است و همه قبول کردند.
آن طور که من فهمیدم ایشان با اصول و مبانی دینی آشنایی کامل داشتند، ولی همان طور که گفتم انتظار موضع گیری صریح داشتم که محقق نشد.
ثبت نام همایش
همان طور که گفتم من ایشان و تخصصشان رو اصلا نمی شناختم، و خودم هم ثبت نام کردم. همسرم مدتی بود که ایشان را دنبال می کردند، و به واسط اینکه در اون زمان من از نظر روحی (به دلیل مشغله زیاد کاری و زندگی) وضعیت خوبی نداشتم، ایشان بلیط این همایش را برای من خریداری کردند. فکر می کنم با 50 درصد تخفیف 1 میلیون تومان خریدند. واقعیت اینکه من اهل اینطور همایش ها نیستم، و در مورد قیمت و هزینه همایش نمی توانم اظهار نظری بکنم، ولی خب همایشی که ثبت نام 50 درصدی اش همه جا در دسترس هست، به معنی هست که شاید ارزش اولیه هم آنقدر نبوده!
در انتهای همایش خودشان گفتند که به ازای هر نفر شرکت کننده، یک میلیون تومان برای ما هزینه دارد… خودتان بیزینس پلن این کار را بررسی کنید.
قبل از همایش
از مدت ها قبل از همایش، برگزار کنندگان با پیام ها و ایمیل های متعدد با شما در ارتباط هستند (ارتباط یک طرفه) و در مورد موضوعات مختلف به شما اطلاع رسانی می کنند، به نظرم این مطالب بیشتر برای گرم کردن آتش تنور هست و شاید ارزش بیشتری ندارد. نقطه خاکستری این اتفاقات قبل از همایش این بود که برای شما ایمیل ارسال می کنند، درخواست می کنند یک ویدیو را ببینید، برای شما کلمه عبور (!) ارسال می کنند که فقط در مدت محدود و با این کلمه عبور، ویدیو در دسترس هست! بعد که به آن صفحه می روی می بینی که یک ویدیو پابلیک روی آپارات را برای شما به عنوان ویدیو اختصاصی نمایش می دهند!
فضای برگزاری همایش
فضای همایش همان سالن بیمارستان قلب بود، آنجایی که این روزها بسیاری از همایش هایی این چنینی (روانشناسی، فروش، تبلیغاتی، …) در این سالن برگزاری می شود (دلیلش را نمی دانم) سالن از نظر صندلی، امکانات، نور، صوت در وضعیت مطلوبی قرار داشت، ولی به گفته برگزار کنندگان از قصط کمی سالن را سردتر نگه می دارند.
شرکتکنندگان
شرکت کنندگان در این همایش تقریبا از همه مدل ها بودند، رنج سنی مختلف، فکر می کنم کمترین سن 15 سال تا حدود 65 سال، با ظاهر های و رفتارهای متفاوت، افرادی بودند کاملا بی توجه به حجاب، تا افرادی حجاب کامل چادر، عده ای در نمازخانه بودند و عده ای در حیاط در حال تشکیل رابطه جدید (!) و تدخین. این اختلاف ها برای من جالب بود، از این نظر که دوست داشتم بدانم این همایش و این صحبت ها در نظر هر کدام از این افراد چگونه تصویر می شود و هر لحظه به چه چیزی فکر می کنند.
عوامل اجرایی، پذیرش و پذیرایی
این مورد آخر رو هم بیان کنم و بروم سراغ مراسم، فکر می کنم در سرتاسر مراسم و در قسمت های مختلف حدود 20 نفر (عموما خانم) با لباس فرم به عنوان عوامل اجرایی حضور داشتند، این افراد از زمان پذیریش با خوشرویی به استقبال حاضران می رفتند و کارهای پذیرش را انجام می دادند (پذیریش قبل تر از زمانی که اعلام کرده بودند آغاز شده بود)، تعداد کنار استند ها کار فروش سایر دوره های علی میرصادقی را انجام می دادند، تعدادی هم دور تا دور سالن ایستاده (مثل سرباز) سالن را کنترل می کردند، گاهی به افرادی که ماسکشان را بر می داشتند تذکر می دادند و گاهی به خانم هایی که حجابشان می افتاد.
نکته ای که بارها تکرار می شد این بود که هیچ کدام از عوامل هیچ حقوقی دریافت نمی کنند و همه به صورت دلی برای کمک به برگزاری مراسم حضور دارند!
صبح در زمان ورود پذیرایی فقط آب بود، در دو نوبت بین کلاس ها با نوشیدنی گرم (چای و قهوه) و کیک و شکلات پذیرایی کردند، نقطه بسیار ضعیف پذیرایی ناهار بود. پذیرایی ناهار یک پرس چلوجوجه معمولی و کاملا سرد بود که واقعا خوردنش کار ساده ای نبود و بسیاری از غذاها و به صورت نیمه روی میزها رها شده بود.
اصل مراسم
من قصد ندارم اینجا در مورد جزییات مراسم صحبت کنم، فقط به مورادی که برای روشن شدن نقد کمک می کند اشاره می کنم. بعد از پذیرش که وارد یک سالن نسبتا بزرگ شدیم که میز و صندلی های 4 نفره داشت، تا حدود ساعت هشت با آهنگ از ما استقبال شد تا وارد سالن همایش شدیم، سالنی که در ابتدا وارد شدیم (همان سالنی که پذیرایی می کردند و ناهار هم سرو شد) چندین استند گذاشته بودند برای معرفی و فروش سایر دوره های آقای میرصادقی، برخورد افراد پشت استند ها (که قابل حدس هست که همه خانم بودند) خوب بود، ولی فضا طوری بود که نمی شد به این استند ها نزدیک شوی، چون ممکن بود تو رو دربایستی و جو حاکم بی افتی و دوره را بخری! نکته منفی که وجود داشت، قیمت دوره ها را به صورت عمومی نمی گفتند (البته بعد مجبور شدند که بگویند) من حس می کنم به همین دلیل بود که می خواستند افراد را به پشت استند ها بکشند و همان قضیه رو دربایستی … به خاطر همین دلایلی که نوشتم من به هیچ کدامشان نزدیک نشدم!
وارد سالن که شدیم مراسم با قرآن و سرود ملی آغاز شد (بعضی ها شک داشتند که بایستند یا نه، در نهایت همه ایستادند) و بعد مجری آمد، تقریبا بین همه قسمت ها فیلم ارائه دوره های آقای میرصادقی بود، به نظرم این تبلیغ زیاد و اصرار به شرکت در دوره ها کمی آزار دهنده شده بود، مجری آمد و باز هم به معرفی دوره ها و مدارس آقای میرصادقی پرداخت و بعد هم مدح آقای “دکتر” میرصادقی! من که می دانستم ایشان دکتر نیستند، کمی این لقب های زیادی برایم تلخ بود، شاید برای سایر افرادی که از قبل ایشان را دنبال کردند و در جو ایشان بودند عادی بود. بالاخره با آهنگ ورود و تشویق حضار ایشان تشریف آوردند. تیپ ایشان برای ما دهه شصتی های کلاسیک نامتعارف به حساب می آمد، کت و شلوار مشکی با کتانی بزرگ و پاچه شلوار در کتانی!
البته قبل از ورود ایشان یک فرد ورزش کار (فکر می کنم در اینستاگرام معروف) آمد و با یک موزیک با صدای بالا، از حاضران می خواست که دست بزنند و بالا پایین بپرند، به نظرم ایده جالبی بود برای هوشیار کردن بدن ولی شاید از نظر بعضی سن بالاتر ها جلف بازی بود. و باز هم تاکید بر فالو کردن ایشان! و تاکید بیشتر بر تحصیلات خارجی (که در سراسر مراسم موج می زد)
کل برنامه در چهار قسمت اجرا شد، ارائه ها منتطبق بر دفترچه ای بود که از قبل به ما داده بودند و تقریبا همه اسلاید ها در دفترچه ها بود. بعد از جلسه آخر که منتهی به یک مدیتیشن دست جمعی بود، جلسه پرسش و پاسخ و سوال در مورد دوره ها برگزار شد که من تا انتها بودم و تلاش می کردم تا می توانم توشه جم کنم (نمی دانم چقدر موفق بودم) از ابتدای برنامه و حتی در ویدیو های قبل از مراسم بارها تاکید شده بود که تا انتهای مراسم بمانید و اگر زودتر بروید آن چیزی که باید را به دست نمی آورید، من حس کردم می خواستند افراد را برای همان معرفی دوره ها و پرسش و پاسخ های انتهای نگه دارند، البته با تمام تاکیداتی که داشتند، حتی عدم خروج افراد وسط کلاس، می دیدم که بعضی از افراد وسط برنامه کلاس را ترک می کنند.
برویم سر اصل مطلب: شخص بنده با اصول و مبانی دین ناآشنا نیستم و سعی می کنم در فرصت هایی که دارم در این مورد مطالعه کنم، از اویل سال گذشته تا همین اواخر دو مجموعه سخنرانی بسیار تاثیر گذار از یک نفر (حجه الاسلام امینی خواه) شنیدم، دوره اول که پیرامون کتاب آن سوی مرگ هست، مجوعه 39 جلسه سخنرانی در مورد لحظات نزدیک به مرگ هست، که البته در مورد خیلی موضوعات دیگر هم صحبت می شود، و بعد از آن دوره 95 جلسه پیرامون کتاب سه دقیقه در قیامت که موضوعات مطرح شده در کتاب قبلی را به تفسیر بیان می کنند. با شنیدن این سخنان که همگی با سند معتبر ارائه می شود، نگرش انسان در مورد زندگی دنیا، اتفاقات و پستی بلندی ها و خیلی بالاتر در مورد زندگی پس از مرگ کاملا تغییر می دهد. (حتما به همه توصیه می کنم این مجموعه را گوش دهند)
سراسر کلاس در فکر این بودم که چرا در مورد بعد روحانی انسان و ارزش های بلند انسانی (زندگی بر مبنای آخرت) صحبت نمی شود! و بالاتر از آن، چرا وقتی ما صحبت های اینچنینی (ذهن آگهی، جدا بودن جسم از روح،….) را صدها سال قبل به ما گفتند و خیلی زیبا و شیرین تر تفسیر کردند، به آن ها توجه نمی کنیم! جالب اینجاست که همه این ها به صورت رایگان و بدون منت در اختیار ما هست! چرا وقتی که موضوعی از زبان یک روانشناس غربی برای ما بیان می شود، ارزشمند است و حاضریم برایش پول پرداخت کنیم و وقت بگذاریم و الکی سرخوش شویم! و جالب تر اینکه ارائه دهنده همایش اصلا دوست ندارد که این موضوعات با هم ترکیب شود، حتی صدای نظراتی که بر مبنای شرع هست که نشنیده گرفته می شود! تاکید می شود بر “خود مشاهده گر” بدون در نظر گرفتن “نفس مطمئنه”!
البته اگر از حق نگذریم، یک یا دوجا هم اشاره شد… آنجایی که فقط فرد می تواند تعریف ارزش را برای خود بر مبنای دین بگذارد (یعنی یک جز کاملا قابل چشم پوشی)
و در آخر…
این همایش را می شود به صورت زیر خلاصه کرد
چهار کتاب از روانشناس آمریکایی + قدرت بیان و ارائه بالا + شوخی های با نمک و بی نمک = همایش روانشناسی ACT علی میرصادقی
به نظرم اگر فردی اهل مطالعه هستید و خودتان برای خودتان صاحب نظر و اندیشه هستید این همایش برای شما مناسب نیست، ولی اگر فرد پرمشغله و یا اهل تفریح های متفاوت هستید، و برایتان مهم نیست چه چیزی و چطور به شما آموزش داده می شود، همچنین پول اضافی برای تفریح کنار گذاشته اید، این همایش کاملا برای شما مناسب هست.
این همایش برای من نتایج مثبتی داشت، یکی از نتایج مثبتش این بود فهمیدم چطور آن قواعدی که می دانم و به آن ایمان دارم را به کار بگیرم
در آخر دوست دارم نظر شما رو هم بشنوم